زنگارقلم
? ? ? زنگار قلم
خوب بخاطر دارم سالهای اخر دبیرستان بودم گاهی دوبیتیهایی مینوشتم. خیلی کم پیش می آمد که یک موضوع تا شش بیت برسد. اما مینوشتم کاملا غیر ارادی. یک بار بخودم گفتم “من که جرات ندارم به کسی بگم که همچین چیزهایی مینویسم پس حداقل ی جایی یاداشتش کنم” یاداشت کردم اما نوشتنم زیاد طول نکشید نه اعتماد به نفسی داشتم نه تجربهایی.
گذشت تا همین سه سال پیش. مسابقهای بود از خاطرات اربعین از عکس و کلیپ. شرکت کردم اما من که کربلا نرفته بودم! از نمایشگاهی دشمن شناسی عکس گرفتم که موکب شد. اما مرزی باز نشد که زائری داشته باشد!
خلاصه بگویم؛ شعری که بعد از سالها شعر نگفتن، مثل همیشه فیالبداهه آمده بود. ذهنم را به سالهای دور برد. این نوشتن برایم غریب نبود اما فراموشش کرده بودم. دنبال مطالب گذشتهام گشتم تا از آنها هم برای مسابقه استفاده کنم اما پیدایشان نکردم.
به همین خاطر، دوباره شروع کردم به نوشتن. اما این بار احساس کردم دلم میخواهد کسی این مطلب را بخواند و نظر بدهد. اما او نویسندگی نمیدانست و فقط سخت پسند بود. و من احساس میکردم نقد او کارم را بهتر خواهد کرد اما نکرد. چون خیلی بد نظر داد. انقدر که کلا نوشتن و شعر گفتن را کنار گذاشتم.
شاید نباید زود پا پس میکشیدم. شایدم اعتماد به نفس نداشتم.
هنوز شوق نوشتن در من زنده بود اما جرات نوشتن نداشتم. تااینکه این بار از طرف یک دوست آن هم از راهی دور که حتی یکبار هم همدیگر را ندیده بودیم, فقط بخاطر یک ابراز علاقهی من به نویسندگی مشوقم شد. انگیزه و امید داد. گفت؛ “از بدیهیات باهات کار میکنم که از کل به جزء برسی فقط نترس و بنویس.
راست میگفت، ” به قول استاد جلیلی؛ “چاقو، اگه مدتی استفاده نشه، کند میشه” یعنی علاوه بر این که جلا و ظاهرش را از دست میدهد. دیگر تیغههایش هم آن قدرت برش سابق را ندارد و اگر این داستان ادامه پیدا کند، تیغه که زنگار بزند، خود چاقو هم باورش میشود که دیگر برشی ندارد.”
درست مثل نویسندگی، اگر مدتی ننویسیم قلمها کمکم کند و کندتر میشود. زنگار مینشیند به قلم. احساس میکنیم که حال نوشتن را نداریم، موضوعی به ذهن نمیرسد و همهی واژهها از ما فراریاند. پس هیچ وقت نباید دست از نوشتن برداریم.
وقتی مینویسیم، قلم ذهن تیز میشود، هرچند مداد نیاز به تراش داشته باشد.
من هم نترسیدم ونوشتم با موضوعاتی که دوستم پیشنهاد میداد. مینوشتم، ایراداتم را میگفت، اصلاح میکردم. صبورانه پشتم بود. حتی گاهی یک مطلب را چندین بار و چند روز برایش زمان میگذاشتیم.
بالاخره توانستم بنویسم هر چند هنوز اول راهم اما دیگر رهایش نکردم بلکه محکم، مکحمتر از همیشه ایستادهام. ایستادهام و دوستانم را تشویق میکنم به نوشتن.
✍ به قلم؛ #ف_پهند
آدرس این مطلب در وبلاگ ما؛
https://kazive.kowsarblog.ir/زرنگار-قلم
? ? @kazive ? ?