خانه ای پر خیر و برکت
خانه ای پر از خیر
از همان ابتدا عشق و ارادت خاصی به او داشتم.
از نامهربانی و ناملایماتش ناراحت بودم! اما در عین حال در برابر سوال ها و انتقادها، به حمایتش بر می خواستم!
از خوبی هایش می گفتم، از صبوری کردن می گفتم که تا پا گرفتن این نوگل نوپا می بایست خرج کنیم.
بزرگ شدنش را با تغییراتی که روز به روز به او اضافه می شد و لباس هایی که تغییر رنگ آن نشان از رشد و بالندگی بود نظاره میکردم.
روز به روز نقشش را در رفتار و زندگی خود بیشتر و بهتر حس می کردم. بزرگترین نقشی که تا ابد برای من به قاب کشید زکات علم بود.
آری زکاتی که در آن مادیات معنا نداشت. زکات حاصل سال ها تجربه و مشقت، که در قالب گروه های مختلف و متنوع به اشتراک گذاشته میشد. مائدههای بهشتی رایگانی که برکتش دور و نزدیک نمی شناسد. خیرش شامل حال همه می شود و انتهایی ندارد.
کوثر یعنی خیر کثیر خیری که در عرصه فضای مجازی با #به_قلم_خودم هایش حرفهای زیادی برای گفتن دارد.